نامه ها٬ شماره ١۴٠
سياوش دانشور

نيروى سازمانده حضور نداشت
دوستان من روز 22 بهمن در تهران حضور داشتم. جمعیت زیادی برای شرکت در تظاهرات علیه رژیم آمده بودند. اما نمیدانم چرا اتفاق خاصی نیفتاد؟ همه منتظر بودند از جائی یکی شروع کند. اگر چه نیروهای انتظامی زیاد بود ولی فکر نمیکنم این تنها دلیل بود. یک نیروی سازمانده حضور نداشت. مردم بودند و بغض فروخورده بیش از 3 دهه. احساس میکردی همه شوکه هستند. چطوری میشود این خلا را پر کرد٬ خلا یک رهبری منسجم که مردم قبول داشته باشند . محسن از تهران

محسن عزيز٬
گزارشات متعدد از تهران ميگويند که وجود وسيع نيروى سرکوب که از تمام ايران بسيج شده بودند امکان عمل را از مخالفين گرفت. نکته ديگر اينبود که سياست اصلاح طلبان حکومتى دستکم هوادارانشان را مهار کرد و کت بسته آنها را تحويل خامنه اى داد. از اين نظر اتفاقا آنها موفق بودند و معضل شان اينست که چرا جناح مقابل اين توفيق را با نام خودشان برسميت نميشناسند و در تعيين سهم حکومتى منظور نميکند. اما مخالفينى که توهمى به اين جماعت نداشتند عليرغم فضاى شديد ميليتاريزه هرجا که توانستند کار خودشان را کردند. نکته شما مبنى براينکه نيروى سازمانده حضور نداشت به اين اعتبار واقعى و درست است که توده بى هدف نميتواند ضرورتا از هر فرصتى استفاده کند. ما کرارا بر متشکل شدن کارگران و زنان و جوانان در شوراها و ارگانهاى مستقل و انقلابى خود تاکيد کرده ايم و هنوز فکر ميکنيم بدون وجود نهادها و فعالينى که قادر باشند اعتراض را آگاهانه با شعارهاى واقعى سازمان دهند٬ ممکن است بتوان از فرصتها استفاده کرد اما غلبه بر نيروى دشمن اگر غير ممکن نباشد بسيار سخت است. رهبرى يعنى سياست و سازمان. يعنى متشکل شدن حول سياست انقلابى و تشکلى که ميداند براى چه به خيابان ميرود و چه ميخواهد و چه نميخواهد. رهبرى زمانى تامين ميشود که سياست انقلابى بدون توهم به سياست و انتخاب کسانى که ميخواهند از اين وضعيت خلاص شوند تبديل شده باشد. فراخوان ما پيوستن به حزب اتحاد کمونيسم کارگرى و برپائى ارگانهاى انقلابى و توده اى در کارخانه ها و مناطق و محلات مختلف است. موفق و پيروز باشيد.      

نبايد به رهبران سبز اعتماد کرد
از اصفهان به قصد تهران یکی دو شب قبلش حرکت کردیم که در روز 22 بهمن حضور داشته باشیم و در کنار جوانان تهران و حمایت از آنها قوی تر ظاهر شويم. جمعیت خوب آمده بود. از یکطرف مردم معترض بودند که تلاش داشتند طورى صدای اعترضاشان را بلند کنند و از طرف دیگر نیروهای سرکوبگر بودند که تلاش داشتند جائى با دادن ساندیس و کیک و جائى با زدن باتوم و گاز اشک آور جمعیت را متفرق کنند. قابل روئیت بود که مردم احساس میکردند از این به اصلاح رهبران سبز جامه رودست خوردند. قول و قرارها از یکطرف و نون به ولایت فقیه قرض دادن از طرف دیگر. خیلی از جوانان اين واقعیت برایشان بیش از پیش روشن شد که این حضرات فقط دنبال سهم خودشان هستند و این ما را کمک کرد که برای اعتراضات آتی چه بايد بکنيم. به این جانیان اعتمادی نیست و اینها در کنار مردم نیستند. بنظر ديگر تصمیم برای مردم راحتتر شده است. مرگ بر جمهوری اسلامی٬ زنده باد سوسیالیسم.  سینا از اصفهان.

سينا عزيز٬
خسته نباشيد. همواره بخشهائى از توده مردم و حتى جريانات سياسى با روش تجربه به حقايق ساده ميرسند. آنچه که ما مدتها و کرارا در مورد ماهيت و اهداف اين جناح حکومت بر آن تاکيد کرده بوديم٬ در بزنگاهى که خود را در خطر ميديدند٬ و قبل از ٢٢ بهمن تمام قد ثابت شد. با ٢٢ بهمن و نتايجى که مردم گرفتند٬ دستکم در ميان بخشى که هنوز به موسوى و کروبى و ديگران توهم داشتند٬ يک روند عبور وسيع شروع خواهد شد و اين را در اجتماعات آتى شاهد خواهيم بود. کار شما و نوع شما اينست که اين تجربه را به بسيج نيرو براى سياست سرنگونى و دفاع از راه حل کارگرى تبديل کنيد. در پس اين تجربه بايد تشکل و سازمان و متحد شدن عليه کليت رژيم را تقويت کرد. راه ديگرى وجود ندارد. موفق و پيروز باشيد.

چرا رهبران سبز جا زدند؟  
در مورد اين مسئله که چرا رهبران سبز جا زدند و مردم را ول کردند حزب اتحاد کمونیسم کارگری چه نظرى دارد؟ سميرا از تهران

سميرا عزيز٬  
اين "رهبران" خودگمارده پاره تن حکومت اند و سه دهه در جنايت عليه مردم و تلاش براى دفاع از جمهورى اسلامى شريک بوده اند. انتظار اينکه امثال موسوى و کروبى و خاتمى عليه نظامشان در کنار مردم سرنگونى طلب قرار بگيرند انتظار بيجا و نادرست و توهم آلودى است. اينها خود جزو صورت مسئله هستند. اين جماعت براى بقاى نظام اسلامى و گرفتن سهم شان در قدرت و منافع اقتصادى گلو پاره ميکنند. مگر در دوره خودشان مثل احمدى نژاد مخالفين را قتل عام نکردند؟ اينها سران درجه يک حکومت اسلامى اند که در جنگ درونى حکومت مغضوب شدند٬ هيچوقت ربطى به اميال و آرزوهاى مردم نداشتند و ندارند. کسانى که پرچم خمينى و جمهورى اسلامى را برافراشته اند٬ گيرم با بخش ديگر دعوا داشته باشند٬ نميتوانند "رهبر مردم" باشند. کارگران٬ زنان٬ جوانان٬ مردمى که از اين بساط به تنگ آمدند بايد سازمان يابند و براى اهداف روشن خود به ميدان بيايند. براى صدمين بار ثابت شد که زير پرچم حکومتيها سينه زدن و توقع سر سوزنى آزادى داشتن توهمى بيش نيست. حق با حزب اتحاد کمونيسم کارگرى بود که بدون وقفه براين واقعيت تاکيد کرد و راههاى ابراز وجود مستقل را پيش رو نهاد. امروز نيز بايد همين راه را رفت. امروز وقت آنست که هر کسى که کوچکترين توهمى به اصلاح طلبان حکومتى داشت  با خود تعيين تکليف کند. راه حل را بايد در قطب چپ و کمونيست جامعه جستجو کرد. بايد به حزب پيوست و براى سرنگونى و انقلاب کارگرى تلاش کرد. موفق و پيروز باشيد.

احساس ناامیدی میکنم
واقعا احساس ناامیدی میکنم. خیلی برای 22 بهمن خودمان را آماده کرده بودیم اما چرا به یک قیام منجر نشد؟ همه اپوزیسیون از قیام صحبت میکردند و اینکه اينروز آخرین ضربه است به پیکر این رژیم جنایتکار. ما آماده رفتیم و حاضر بودیم هزینه کنیم. اما ما مردم تنها ماندیم. تشکیلاتى نبود که مردم را هدایت کند. چطوری بايد تشکیلات بسازيم؟ آرش از تهران.

آرش عزيز٬
منشا احساس نااميدى تحليل و انتظار نادرست است. اگر شما و نوع شما توقع داشتيد که روز ٢٢ بهمن واقعه سه دهه پيش تکرار شود٬ و اين اتفاق نيافتاده است٬ خوب واضح است که سرخورده و نااميد ميشويد. اولا تمام اپوزيسيون اين نظر را نداشت که اينروز قيام ميشود. حزب ما بويژه چنين توهم پراکنى اى را مرتکب نشد و اساسا تحليل و سياستش در تقابل با اينگونه تحليلهاى سطحى قرار دارد. ثانيا "همه اپوزيسيونى" که فکر ميکردند روز ٢٢ بهمن قيام ميشود اشتباه کردند و بايد مسئوليت سياستها و ديدگاههاى نادرست شان را بعهده بگيرند. ثالثا اين روز براى مخالفين فرصتى بود براى زورآزمائى با کل حکومت و طرح شعارهاى ضد حکومتى. قيام و انقلاب رهبر و سازمانده و نيروى متشکل و به اندازه کافى گسترده ميخواهد. کسى که فکر ميکند با پيام و ماهواره و فضا درست کردن ميتواند اوضاع را تغيير دهد٬ تنها دارد توهمات خود را بروز ميدهد. ترديدى نيست مخالفين جمهورى اسلامى و نوع شما آماده اند و حتى از هزينه و اوباش ابائى ندارند. اما نه رفتار ماجراجويانه و نه رفتار پاسيفيستى هيچکدام به نتيجه دلخواه نرسيده است و همواره با خود ياس و نااميدى را به ارمغان آورده است. اتکاى ما به زدن توهمات نسبت به اصلاح طلبان حکومتى٬ تلاش براى سازماندهى حزبى و  توده اى٬ و حرکت آگاهانه و سازمانيافته راديکال بر همين واقعيات تکيه دارد که امروز براى بسيارى روشن شده است. تشکيلات را بايد با کسانى ساخت که امر و درد مشترکى دارند. در محله تان يا در دانشگاه و منطقه زندگى تان بايد با جوانان مبارز و مخالف حکومت دور هم جمع شويد. با استفاده از روابط طبيعى و مراعات چشم و گوش پليس و نيروهاى امنيتى٬ خودتان را و مردم محل را براى اعتراضات ضد حکومتى آماده کنيد. اينکه شما مثلا از آريا شهر تنهائى راه بيافتيد تا ببينيد در ميدان انقلاب خبرى ميشود که شما هم در آن شرکت کنيد٬ با اينکه دسته هاى مختلف جوانان و زنان با شعارهاى مشخص و آمادگى براى عمل مشخصى در اعتراضات شرکت کنند موضوعى عميقا متفاوت است. اينکه شما خودتان را سبز ندانيد و مرز روشنى عليه کل حکومتيها داشته باشيد و تلاش کنيد با مخالفين حکومت هرجا تماس و ارتباط برقرار کنيد تا اينکه بخواهيد در ميان جمعيت سبز که الله و اکبر ميگويد خودى نشان دهيد دو مسئله کاملا متفاوت است. سازمان و نقشه با خود رهبرى و تلاش براى رهبرى کردن را در سطوح مختلف همراه دارد. به حزب بپيونديد٬ با کسانى که مثل شما فکر ميکنند جمعها و هسته هاى سازمانده را در محلات ايجاد کنيد. براى چگونگى شرکت در اعتراضات بعدى آماده شويد. موفق و پيروز باشيد.    

قيام بدون طبقه کارگر ميشود؟
درود. در 22 بهمن مردم در تهران و بعضی از شهرهای دیگر انتظار داشتند قیامی صورت بگيرد و یک شبه رژیم سرنگون شود. آیا انقلاب بدون حضور طبقه کارگر ممکن است. اگر چنین چیزی ممکن است آیا میشود به آن دلخوش کرد؟ در حالی که اکثر رهبران کمونیست و سوسیالیست هنوز توازن قوا را در شرایطی نمیبینند که گام فراترى به جلو حرکت کنند و میدان دار یک انقلاب کارگری باشند؟ لطفا به این سوال من پاسخ دهید. مهرداد از عسلویه.

مهرداد عزيز٬
همانطور که بالاتر به يکى از دوستان پاسخ دادم٬ انتظار قيام در اينروز بيجا بود و حزب ما نه چنين تصويرى داشت و نه چنين تحليلى را به مردم و کارگران ارائه کرد. سرنگونى با قيامهاى شهرى و حتى به روشهاى ديگر نيز ممکن است. سرنگونى به طرق بسيار متفاوتى ميتواند صورت بگيرد. اما اسم اين انقلاب نيست. هر کسى هم اسمش را انقلاب ميگذارد يا دارد توهمات پوپوليستى خود را بيان ميکند و يا آگاهانه ميخواهد از انقلاب طبقه کارگر فاصله بگيرد. انقلاب از نظر ما تنها ميتواند يک انقلاب کارگرى باشد. انقلاب کارگرى انقلابى سازمانيافته و آگاهانه است که بدون حزب سياسى کمونيستى و اتحاد و تشکل توده اى کارگران ممکن نيست. کارگران بايد از اين وقايع به نفع خود ميوه ها را بچينند. امروز موج سرخوردگى در ميان هواداران سبز همه جا قابل روئيت است. امروز ضرورت متشکل شدن در ارگانهاى حزبى و توده اى براى سرنگونى جمهورى اسلامى و شکستن سد اختناق از هر زمانى ضرورى تر است. کارگران بايد از مبارزه انقلابى براى سرنگونى حکومت حمايت و در آن شرکت کنند چون شکستن سد ارتجاع راه را براى انقلاب طبقه کارگر هموار ميکند. اما کارگران نبايد نيروى هيچ جناح و فراکسيون بورژوائى شوند که اهدافشان در ضديت با منافع آنى و آتى طبقه کارگر است. موفق و پيروز باشيد.    

اولین قدم تشکیلات چیست؟
سلام. اولین قدم برای درست کردن تشکیلات در داخل کشور چیست؟ چکار بايد کرد وقتى که اعتمادها بین مردم و حتی جوانان محل هنوز کم است؟ من به همراه چند نفر از دوستام میخواهیم کار کنیم٬ ميخواهيم تشکیلات درست کنیم ولی نمیخواهیم عضو حزبی باشیم. به ما بگوئید چه باید کرد؟ صادق از شیراز.

صادق عزيز٬
 وقتى مردم در چنين ابعادى به خيابان مى آيند نشان آنست که دوران عدم اعتماد به همديگر گذشته است و اراده اى جمعى براى پس زدن اين حکومت قويا شکل گرفته است. اما اينکه همه تلاش ميکنند شناسائى نشوند و از تور پليس دور بمانند کار عاقلانه اى است و ضرورتا با بى اعتمادى نميتوان آنرا توضيح داد. اولين قدم شما و دوستانتان که آماده هستند کار بکنند اينست که براى شرکت در اعتراضات طرح و برنامه داشته باشيد. شعارهاى مشخص و آزاديخواهانه اى را به صحنه اعتراضات ببريد و در بسيج دوستانتان در روابط طبيعى تلاش کنيد. ضرورتى ندارد که به هر کس بگوئيد ما تشکيلات ايکس هستيم و بيائيد عضو ما شويد. براى کارى که همه ميخواهند بکنند بايد يک جمع متشکل بتواند هسته پيشبرنده آن شود. تشکيلات چيزى جز جمع افرادى نيست که آگاهانه ميخواهند سياستى را پيش ببرند و آگاهانه در مقابل سياستهائى بايستند. تلاش کنيد فضا را در محل بيش از پيش و هشيارانه عليه عوامل حکومتى بچرخانيد و اتحادى در ميان اطرافيانتان عليه کل حکومت ايجاد کنيد. دوره امروز دوره کار متشکل است. ما براى تصميم شما احترام ميگذاريم با اينحال از شما دعوت ميکنيم دسته جمعى به حزب بپيونديد و فعاليت کمونيستى را شروع کنيد. موفق و پيروز باشيد. 

صدای آمریکا و رسانه ها نگفتند
دوستان من قبل از 22 بهمن به صدای آمریکا٬ راديو فردا و رسانه های دیگر خبر دادم که در یکسری از جاهای تهران دوربینهای مدار بسته براى شناسائى مخالفين نصب شده است. اما این رسانه ها اصلا چیزی نگفتند یا شاید گفتند و من باخبر نبودم. اخیرا اکثر بانکها و یکسری از ادارات دولتی از بیرون دوربین مدار بسته نصب کردند تا در اعتراضات مردم را شناسائی کنند. البته برای 22 بهمن در مناطق ولیعصر٬ انقلاب٬ آزادی٬ صادقیه و حتی در آپارتمانهائی که مال خودفروخته های رژیم است دوربین نصب کرده بودند. مردم در عین اضطرابی که داشتند تلاش میکردند خونه به خونه و مکان به مکان را شناسائی کنند تا به موقع حق این بی شرفها را کف دستشان بگذارند . فرهاد از تهران.

فرهاد عزيز٬
ما اطلاعى از پخش خبر شما از اين رسانه ها نداريم. اما اين رسانه ها اگر خبرى را هم پخش کنند نهايتا خط سياسى شان در ايندوره علم کردن موسوى و کروبى و ديگر مرتجعين جنايتکار حکومت بعنوان "رهبران مردم" بوده است. توقع داشتن از اين رسانه ها اشتباه است. بايد به نيروى خودمان متکى شويم. هر تاکتيک رژيم بايد با ضد تاکتيک مخالفين خنثى شود. معلوم است جمهورى اسلامى از هر وسيله اى و با هر هزينه اى استفاده ميکند که اوضاع از کنترلش خارج نشود. اين همه دم و دستگاه جاسوسى را براى همين روزها ساخته اند. بايد هوشيار بود و اين تله ها را دور زد. خبر رسانى و تجارب را بايد از طريق نيروهاى انقلابى ضد حکومت پيش برد. اخبارتان را براى حزب ارسال کنيد. موفق و پيروز باشيد. *